تولد کوچیک برای پرنسس دو و نیم ساله ام
من یکی رو دارم
حتی اگه هر روز هم باهاش حرف بزنم بی قرار صداشم
یکیو دارم شده همه ی هستی ام
وجودم
عمرم
دار و ندارم
یکی که بهم فهموند میتونم عاشق شم
یکی یدونه ی مامان 30 ماهگیت مبارک
عزیز دل مامان 17 اسفند 94 شمع 30 ماهگیت رو فوت کردی . امسال هم مثل سال پیش ( 18 ماهگیت ) برات کیک تولد همراه با شمع و تل چراغ دار و صد البته کادوی کوچیک تهیه کردیم و یه تولد کوچیک و خونوادگی برگزار کردیم. عاشق کبک تولد هستی طول روز موقع بازی با اشکالت مدام کیک تولد درست میکنی و شمع رویش رو فوت میکنی ، امسال سه تایی رفتیم قنادی کیک تولدت رو خودت انتخاب کردی خیلی خوشحال بودی و مدام تو ماشین حرف تولد و بادکنک و شمع فوت کردن میزدی . امسال به جای کلاه تولد برات تل چراغ دار خریدم خیلی خوشگل و بامزه بود تو هم خوشت اومده بود و با تعجب بهش نگاه میکردی که چطور چشمک میزنه . موقع خاموش کردن شمع تولد هر کاری کردیم نیومدی فوت کنی انگار میترسیدی تعجب کردیم در صورتی که حالت عادی موقع بازی تو عالم خیال مدام شمع فوت میکنی و برای خودت دست میزنی اما الان هرکاری کردیم راضی نشدی فوت کنی و فقط نگاه میکردی اخر سر گفتی مامان و بابا فوت کنن ما هم به نیابت از شما شمع دو نیم سالگیت رو فوت کردیم خودت هم حسابی دست زدی ، ای فسقلی شیطون انگار تولد مامان یا بابا بود نازگلم انشالله تولد 120 سالگیت رو جشن بگیری و همیشه تنت سلامت و لبات خندون باشه .
کادوی تولد یکی یدونه مامان هم یه دونه تخم مرغ کیمیدی به انتخاب خودش تو قنادی
دو دست بلوز و شلوارک + یه سگ رباتیک