شایلین جونشایلین جون، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
پیوند بهار دلهامونپیوند بهار دلهامون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

فرشته تابستونی من

فلفل نبين چه ريزه ...بشكن ببين چه تيزه ؟

1393/2/16 18:32
نویسنده : مامان بهناز
273 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستان گلم بالاخص پاره تنم شايلين جون همين اول كار از همه به خاطر تاخيرم تو گذاشتن

پست هاي جديد عذر خواهي ميكنم آخه علت داره ، علتش هم اينه كه ما كه واسه تعطيلات عيد اومده

بوديم شهرمون دوم فروردين مادربزرگم فوت كرد گریهوما كل تعطيلات سرمون گرم برگزاري مراسم ترحيم

واسشون شد ، آخر تعطيلات هم بابا نادر برگشت دزفول و منم به خاطر وضعيت روحي مامانم موندگار

شدم تا بعد چهلم برگردم خونه .خواستم اين مطلب رو بگم كه علت اين كه نميتونم تند تند پست جديد

بزارم و يا نظرات رو تائيد كنم همينه انشالله وقتي برگشتم جبران ميكنم خجالتناراحت

و اما اندر حكايت امروز ما : جونم واستون بگه هفته بعد تعطيلات يه روز زن دايي و دختر داييم اومدن

خونمون سرمون گرم صحبت پيرامون موضوعات مختلف از جمله بچه داري و ... شد اين مدت هم عسل

مامان گرم بازي با اسباب بازي هاش و سينه خيز رفتن به سمت اشياي مختلف بود تا اينكه خسته شد

و قصد خوابيدن كرد شروع كردم به خوابوندنش اما كيه كه بخوابه از ما اصرار از شيطون خانم انكار کلافه

خلاصه چند ساعتي دور هم بوديم تا اينكه زن داييم قصد رفتن كردن زنگ زديم آ‍‍ژانس تا ماشين بفرستن

تو اين فاصله زن دايي و دختر داييم گفتن شايلين رو بده بغل ما تا باهاش بازي كنيم ( اينم بگم ها دختر ما

در كنار بيقراري واسه خواب يه دلبري و شيرين كاري واسه اطرافيان هم ميكرد كه همين هم باعث شد

تا آخرين لحظه همه بغلش كنن باهاش بازي كنن ) يه لحظه واسه كاري از پيششون رفتم نگو تو اين

فاصله پهلوان پنبه ما با پس سر يه ضربه محكم به زير چشم زن داييم ميزنه تعجب بيچاره زن داييم صداشو

هم در نمياره كه چه دردي ميكشه خداحافظي ميكنن و ميرن .چند روز بعد تو مراسم مادر بزرگم ديدم

زير چشم زنداييم كبود شده به چه بزرگي انگار خورده به جايي يا كسي با مشت زده ازش كه پرسيدم

باورم نشد كه كار شايلين هستش ،خيلي خجالت كشيدم و كلي ازشون عذر خواهي كردم.

 هر كس كه ميومد و علت رو جويا ميشد و ميفهميدن كار كيه به شاهكار هنري دخترم لبخند ميزدن كه يه

بچه هشت ماهه و اين كبودي .فكر كنم تو كل شهر معروف شديم كه شايلين در حق زن داييش چه

شاهكاري كرده و مصداق اين ضرب المثل شديم :

فلفل نبين چه ريزه ....... بشكن ببين چه تيزه

 

friend - emoticonswallpapers.com                                friend - emoticonswallpapers.com

 

پسندها (1)

نظرات (5)

پرستو
29 فروردین 93 20:45
سلام واقعآ بهتون تبریک میگم دختر خوشگلی دارین .وقتی این بچه های سالم وسرحال رو می بینم ازته دل خوشحال میشم وواسشون دعا می کنم .امیدوارم شایلین جون هم 120ساله بشه زیرسایه شما.شماهم منو دعا کنین خدایه دختر خو شگل مثل دخترتون به من بده
مامان بهناز
پاسخ
مرسي خانمي انشالله خدا به همه يه بچه سالم و با شعور بده دختر و پسرش كه فرقي نميكنه عزيزم
مامانی غزل جوون
31 فروردین 93 19:35
یک سلام قشنگ و یک دعای ناب از ته دلم تقدیم به تو نازبانو که جنست کیمیاست ,عهدت وفاست ,مهرت صفاست و حسابت از همه جداست... روزت مبارک
مامان بهناز
پاسخ
مرسي ماماني روز شما هم مبارك باشه شرمندم كردين ببخشيد نتونستم به موقع بيام تبريك بگم
پریسا مامان کیان
1 اردیبهشت 93 2:03
سلااااااااااااااام شیرینی اولین روز مادر گوارای وجودت دوست نازنینم
مامان بهناز
پاسخ
مرسي پريساجون روز شما هم مباركا باشه ماماني شرمندم كردي عزيزم
پریسا مامان کیان
1 اردیبهشت 93 10:34
سلاام بهناز جون. تسلیت میگم. غم آخرتون باشه. عزیزم سفید برفی و این کارا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ماشالله جوجه فسقلی راستی آب و هوای تبریز تو وبلاگ شما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نکنه منظور از شهرت تبریزه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ همزبونیم آیا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شایلین گلم رو ببووووووووووس
مامان بهناز
پاسخ
مرسي پريساجون خدا رفتگان شما رو هم بيامرزه. آره ديگه جوجو فسقلي ما خواسته خودي نشون بده و گربه رو دم حجله بكشه .آره عزيزم همزبونيم.من اهل يكي از شهرهاي تبريزم شهرستان اهر
مامانی ویانا
5 اردیبهشت 93 16:04
شایلین جون هم داره شیطونیاش شروع میشه
مامان بهناز
پاسخ
آره دیگه عزیز خودتون نی نی دارین میدونین چی میگم