هفت ماهگیت مبارک پرنسسم
عزیزم ، عسل زندگیم ، جواهر بی همتای زندگیم ١٧ فروردین هفت ماهگیتو تموم کردی و وارد هشتمین
ماه زندگیت شدی تو این ٧ ماه من و بابایی اونقدر به حضورت تو زندگمون عادت کردیم که لحظه ای بدون
تو بودن برامون سخته ، در یک کلام میتونم بگم منو بابایی عاشق فرشته زیبای زندگیمون شایلین جون
هستیم.
از احوالات شایلین جونم تو هفت ماهگیش باید بگم خانم خوشگله ما این ماه به طور کامل رو به جلو و
عقب غلت میزنه ، با اسباب بازی هاش سرگرم میشه ، با دست میگیرتشون و پرتشون میکنه
( بعضی هاشون رو خیلی دوست داره و میبینتشون ذوق میکنه ) اینم بگم ها قضیه خوردن هرچی
دستمون میاد همچنان ادامه داره یعنی حس لامسه و چشایی باهم کار میکنن ،تا حد زیادی تنهایی
خودش میشینه اما نمیشه تنهاش گذاشت بعضی اوقات تعادلش رو از دست میده
وقتی صداش میکنیم شایلین به طرف کسی که صداش کرده برمیگرده یعنی اسم خودشو میشناسه
از کارهای جدیدی که خوشگل مامان این ماه یاد گرفته انجام بده اینه که میتونه روروئکشو حرکت بده
دقیقا ٧ فروردین ماه اولین بار تونست روروئکشو سمت عقب حرکت بده ، میتونه داخل روروئک وایسه
و با اسباب بازی های روش بازی کنه .ناناز خانم یه کار جدیدی که یاد گرفته اینه که سمت عقب
سینه خیز میره یا به پشت با جمع و باز کردن پاهاش جهش میکنه که این یکی واقعا خطرناکه همش نگرانم نکنه تو این جهشی رفتن ها سرش به جایی بخوره .
اواسط این ماه کلمات مشابه ماما و بابا رو میگفت ، تو اواخر ٧ ماهگی عسل مامان میتونه دست بزنه
اینطوری که یه دستش رو مشت میکنه و دست دیگه اش رو باز نگه میداره و بهم میزنه ( البته اینم یه نوع
دست زدنه دیگه ) در کل کنجکاوی های جیگر مامان خیلی زیاد شده سعی میکنه به همه چی دست
درازی کنه ، سر تعویض پوشک هم خیلی ورجه وورجه میکنه باید چند نفری این کارو انجام بدیم یکی
شایلین رو سرگرم کنه اون یکی پوشکش کنه ، البته شیرین کاری پرنسس خانم به همین جا ختم
نمیشه سرخوردن غذا هم برنامه ای داریم چند نفری باید غذا بخوریم تو شش ماهگی خیلی بهتر و
راحتتر غذا میخورد اما الان همش بایدبدوم تا یکم بخوره ( البته وقتی گرسنه مونه بی دردسر غذا
میخوریم اما وای به زمانی که گرسنه نباشیم ....... )
از شش ماهگی تا اواسط هتت ماهگی فرنی میخورد و خوشش میومد اما الان بیشتر از یه قاشق
نمیخوره حتی براش شیر برنج هم درست کردم گفتم شاید اینجوری خوشش بیاداما دریغ از خوردن ،فعلا
براش برنامه سوپ و پوره رو ادامه میدم تا ببینم تو هشت ماهگی دکتر براش چی میگه .
نازگلم روز به روز بزرگتر و خواستنی تر میشه هروز ازش یه حرکت جدید می بینیم دعا میکنم در پناه حق
همیشه سلامت و شاد باشی ، شایلینم دوست داریم و عاشقتیم