تک گل شهریوری دو سالگیت مبارک
دخترم ، دردانه زیبایم ، عزیزتر از جانم ، پاره تنم
دوست دارم
صدای دلنوازت را ، نگاه های معصومانه ات را ، شیطنت های کودکی ات را
اشک های بی کینه ات را ، دل پاک و مهربانت را
همه و همه را دوست دارم
میدانی ........
تو مژدگانی تمام مهربانی های عالمی
تو بهترین همدم و مونسی
تو ارزنده ترین هدیه خداوند روی زمینی
تو را با همه وجود دوست دارم
همیشه خوب باش و خوب بمان و شاد باش
ای زیباترین گل زندگیم
سالگیت مبارک
دوسال چقدر زود گذشت انگار همین دیروزهای نزدیک بود که من فهمیدم که دیگر یکی نیستم و دوتا شده ام ،انگار همین دیروزهای نزدیک بود که من زیر پوست تنم حس کردم قلبی با قلب من یکی شده است ، انگار همین دیروزهای نزدیک بود که تکان هایت را حس کردم و دانستم که تنها نفس نمیکشم بعد دیگر تقسیم لحظاتم بود با تو ....با عشق کوچکم .
شب آخر فرا رسیده بود و قرار بود که فردا صبح زمینی بشی و من در هیجان لحظه دیدار خوابم نمیبرد ، در عین حالی که بیتاب دیدارت بودم اما می اندیشیدم هیچ وقت دیگر انقدر نزدیک به من و در من نخواهی بود. دلم تنگه برای تمام لحظه های نه ماه بارداری ، لحظه های هم آغوشی روح هایمان در یک کالبد تنگ ، ضربه هایت ،تکان هایت و طنین قلبت زیر پوست تنم هست.
و اما امروز دوسال از زمینی شدن فرشته کوچکم میگذرد از زمانی که انتظار 9 ماهه ی من به پایان رسید و خدای بزرگ فرشته ای چون تو را در آغوشم نهاد و چقدر شیرین بود اولین لحظه دیدار خداروشکر میکنم به خاطر تمام لحظات با تو بودنم ،به خاطر این دوسال که مسولیت سنگین و در عین حال لذت بخش مادری را بر گردنم نهاد .کاش بدانی که جقدر دوستت دارم وقتی صدای قشنگ کودکانه ات را میشنوم دلم میلرزد و هیجان زده میشوم از خودم جدا میشوم و همه وجودم برای تو میشود .
برای خنده هایت حاظرم تمام دنیایم را را بدهم ،فرشته زمینی من خوشبختی من به با تو بودن خلاصه میشود ،این دوسال به اندازه چشم برهم زدنی گذشت دو سال پیش بودنت را از خدا خواستم و امسال سلامتیت را از خدا می خواهم انروزها غم نداشتنت و امروز شوق داشتنت را دارم و هر روزی که میگذرد بیشتر عاشقت میشم .
در این لحظه دلم می خواد عشقم را نسبت به تو فریاد بزنم اما چه کنم که کلمات گویای عشق مادر به فرزند نیست امیدوارم وقتی بزرگ شدی توهم مرا اینگونه دوست داشته باشی.