شایلین سفید برفی خانم دکترش
تو این پست می خوام یه خاطره مربوط به عسلم که تازه یادم افتاده رو بذارم :
بعد از زایمانم تو ده روزگی شایلین دکترم خانم شمیری بهم گفته بودن که واسه برداشتن بخیه و چکاب
وضعیت عمومی خودم بهشون مراجعه کنم .بعد برداشتن بخیه خانم دکتر از وضعیت نی نیم و اینکه اسمشو
چی گذاشتیم پرسید ؟ منم ضمن تشکر از زحماتش تو این نه ماه و عمل سزارین گفتم خدا رو شکر خوبه
و اسمشو گذاشتیم شایلین ، خانم دکتر یه لبخندی زد و گفت چه اسم قشنگی تا حالا نشنیده بودم
معنیش چیه ؟ گفتم شایلین یه اسم ترکی به معنی جواهر بی همتا ، خانم دکتر با خنده بهم گفت باید
اسمشو میذاشتین سفید برفی چون موقع دنیا اومدن از بس سفید و تمیز بود تو اتاق عمل همش حرف
این بچه بود .منم از اظهار لطف و محبتشون نسبت به شایلین تشکر کردم و از اتاق اومدم بیرون و ماجرا رو
واسه همسرم تعریف کردم.اینم از ماجرای سفید برفی شدن شایلین جونم که واسم خاطره جالبی بود
اینجا جا داره ضمن تشکر از زحمات خانم دکترم از زحمات و راهنمایی های دلسوزانه و مهربانانه خواهر و
دوست عزیزم مریم جون تشکر کنم که از همون روزهای اول بارداری در کنارم بود و کمکم میکرد خصوصا
تو بیمارستان که خیلی بهشون زحمت دادیم انشالله بتونم جبران کنم.
دوست گلم الان خودش یه نی نی تو راه داره دعا میکنم هم خودش و هم نی نیش سالم و سلامت
باشن و زود زود بیاد تو بغل مامان و باباش. آمین
اینم یه عکس از سفید برفی مامان و بابا