شایلین جونشایلین جون، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
پیوند بهار دلهامونپیوند بهار دلهامون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

فرشته تابستونی من

دارم قل میخورم .......بکشین کنار .......

1392/11/30 22:50
نویسنده : مامان بهناز
435 بازدید
اشتراک گذاری

بهار نارنجم : میدونی چرا به این اسم میخونمت چون عطر و بوی بهار نارنج عالیه و ماندنی و تو هستی

ماندنی ترین ثروت زندگیم.                         

از احوالات این روزهای شایلین خانم تو نیمه شش ماهگی باید بگم این روزها حسابی شیطون شده و

وقت آزادی واسه مامانی نمیذاره تا وبشو آپ کنه .فعلا اندر خم غلت زدنه وقتی میذاریش زمین بالفور

برمیگرده به روی شکم البته بگم ها یه موقع هایی دستمون زیر شکم گیر میکنه و باید جیغ بزنیم تا یکی

بیاد کمک بعد اینکه جامون درست شد شروع به دید زدن به اطراف میکنیم تا ببنیم چیزی واسه خوردن

پیدا میشه یا نه اگه هم پیدا بشه چون هنوز نمیتونیم سینه خیز بریم سعی میکنیم اول دستمونو دراز

کنیم تا بگیریم اگه هم نرسه یه راهکار مطمئن داریم که حتما جواب میده و اون جیغ و مطمئن تر

 از اون گریه است        Gifs Animés bebe 33     خلاصه بعد ارائه راهکارهای بالا و بدست اوردن اون

شی محترم از هرنوعی که فکرشو بکنین بلافاصله میبریم طرف دهنمون تا جنسشو ارزیابی کنیم

بماند که این وسط مامانی چقدر سر تمیز بودن اون شی حرص و جوش می خوره ابتسامات وبكاء سمايلات حزينه ابتسامات وخيبه

اما واسه من این حرفها مهم نیست مهم سرگرمیه که دارم Gifs Animés bebe 35

یکی دیگه از سرگرمی های جدیدم کالسکه سواری وسط خونه است نه اینکه بشینم و تماشا کنم

فقط باید دور بخورم تا آروم بشینم .اگه مامانی بخواد منو داخل کریر نگه داره بیشتر از ١٠ دقیقه دوام

نمیارم و شروع به غلت زدن و تکون خوردن داخلش میکنم ، مامانی بیچاره هم از ترس اینکه مبادا

اتفاقی واسم بیفته زودی منو برمیداره .بیشتر دوست دارم بغلم کنن و راه بریم اصلا دوست ندارم زیاد

خوابیده بمونم وگرنه جیغم میره هوا .دوست دارم بیشتر بشینم البته با کمک اطرفیان و بالش خیلی ذوق

میکنم.عروسکهامو هم دوست دارم یه موقع هایی بخوام به مامانی لطف کنم وقتی کار داره باهاشون

سرگرم میشم    Gifs Animés bebe 86اما بیشتر این روزها از هواپیما و ماشین و زرافه کوکیم بیشتر

خوشم میاد  Gifs Animés bebe 85 تازگی ها میتونم انگشتهای پامو بگیرم باهاشون بازی کنم خیلی حال

میده قبلا انگشتهای دستم جالب بود .تازه کجاشو دیدین خیلی بخوام واسه مامان و بابام  شیرین کاری

کنم واسشون آواز میخونم چه آوازی دیگه هیچ صدایی از دور وبر شنیده نمیشه حتی تلویزیون همه باید

توجهشون به من باشه تا کنسرتم تموم بشه  یه موقع هایی اگه از کنسرتم حال نکنم

شروع میکنم به صحبت اواهای مختلف رو بهم میچسبونم یه کلمات نامفهومی رو میگم.

حالا فهمیدین چرا مامانم وقت نمیکنه تند تند وبم رو آپ کنه چون عملا وقت ازادی واسش نمیذارم همش

باید بهم رسیدگی کنه .الانم که داره این پست رو میذازه تو خواب نازم

 

 

 

اول میخندم

 

 

بعد یه نگاهی به اسباب بازی های دوروبرم میندازم و دستمو دراز میکنم

 

 

 

وقتی دیدم دستم نمیرسه به یه پهلو غلت میزنم

 

 

 

و دوباره بیشتر سعی میکنم به پهلو غلت بزنم

 

 

 

بالاخره موفق  شدم هورااااااااا

 

 

اووووووووه چه فایده برگشتم اما هواپیمام موند کنارم دستم نمیرسه مامانی بیا کمک....

 

 

وقتی اومدن زیر دستم میگیرمشون

 

 

 

گرفتن همانااااااا و هجوم به قصد خوردن همانااااااااا

 

 

 

                                      Gifs Animés panthere rose 23

 

 

                                                        http://zibasaz.niniweblog.com/http://zibasaz.niniweblog.com/

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامانی غزل جون
1 اسفند 92 0:01
ماشالله اش باشه چه شیطونیه این عروسک غزلک من اصلا ازین کارها نمیکرد خیلی اروم بود تازه الان داره یکم شیطون میشه و از کنترل خارج میشه خدا برات حفظش کنه بهناز جون
مامان بهناز
پاسخ
مرسی عزیزم .هر بچه ای خصوصیات خاص خودشو داره یکی دیرتر یکی زودتر شیطونیاشو شروع میکنه اما اول وآخرش همشون وروجکن خدا غزل جون شما روهم براتون حفظ کنه خانمی
پریسا مامان کیان
1 اسفند 92 14:32
سلااااااااااااااام. خوبی بهناز جون؟ سفید برفی خوبه؟ میبینم که پرنسس کوچک ما 25 ساعت از شبانه روزت رو پر کرده. خدا قوت خواهر. ماشالله اش باشه چقدر تو این لباسا خواستنی شده. کیان هم دو ماه قبل از چهاردست و پا رفتن قِل میخورد. هر چی رو که میخواست با قل خوردن میرفت پیشش و برش میداشت. واقعا روز به روز که بزرگتر میشن هم شیرینتر میشن و هم نگهداریشون سختتر میشه. یه دوستی داشتم میگفت عزیزتر از جون و بلای جون که میگن همین بچه هان.نظرت چیه هان؟؟؟؟؟؟؟ ببوس دختر نازمون رو. مواظب خودتون باشین.
مامان بهناز
پاسخ
سلااااااام پریسا جون خودم مرسی از احوال پرس هات همیشه با نظرات و حضور گرمت تو وبلاگ شایلین خوشحالم میکنی عزیزم.به حضور همیشگیتون عادت کردیم آره واقعا با حرفت خیلی موافقم بچه ها شیرین بلا هستن.فعلاکه خواهر داریم با شرایط جدید خودمونو وفق میدیم چاره ای نیستشماهم از طرف من کیان جون رو ببوس
الهام مامان علیرضا
5 اسفند 92 18:42
سلام بهناز عزیزم از دیدن دختر نازتون و خوندنِ نوشته های زیباتون لذت بردم بسیار سپاس که بهم سر زدید. من شما رو با افتخار لینک می کنم آفرین به تلاش شایلین جون و موفقیتی که کسب کرده
مامان بهناز
پاسخ
مرسی الهام جون از اینکه وقتتو در اختیار وبلاگ دخترم گذاشتی و ممنون از نظر لطفت منم شما رو لینک کردم انشالله دوستهای خوبی واسه هم باشیم
الهام مامان علیرضا
22 اسفند 92 10:11
آفرین به تلاشت عزیزم و آفرین به مامانی بایت این توصیف زیبا
مامان بهناز
پاسخ
مرسی عزیزم نظر لطفت