شایلین جونشایلین جون، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره
پیوند بهار دلهامونپیوند بهار دلهامون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

فرشته تابستونی من

تولد کوچیک برای پرنسس دو و نیم ساله ام

                من یکی رو دارم حتی اگه هر روز هم باهاش حرف بزنم بی قرار صداشم یکیو دارم شده همه ی هستی ام وجودم  عمرم دار و ندارم یکی که بهم فهموند میتونم عاشق شم یکی یدونه ی مامان 30 ماهگیت مبارک   عزیز دل مامان 17 اسفند 94 شمع 30 ماهگیت رو فوت کردی . امسال هم مثل سال پیش ( 18 ماهگیت ) برات کیک تولد همراه با شمع و تل چراغ دار  و صد البته کادوی کوچیک تهیه کردیم و یه تولد کوچیک و خونوادگی برگزار کردیم. عاشق کبک تولد هستی طول روز موقع بازی با اشکالت مدام کیک تولد درست میکنی و شمع روی...
26 اسفند 1394

گذر ثانیه های عاشقی با پرنسسم ( 28 و 29 ماهگی )

سلام  به دختر قشنگم ، به امید زندگیم ، شادی بخش این روزهای مامانی و بابایی بالاخره بعد یه مدت طولانی فرصتی پیش اومد تا بیام و دفتر خاطرات مجازی ات رو بنویسم . این اولین بار یا اولین پست وبلاگت که دوتا ماهگرد رو تو یه جا مینویسم. متاسفانه فرصت نشد ماهگرد 28 رو برات بنویسم واسه همین تصمیم گرفتم خاطرات 28 و 29 ماهگیت رو یکجا بنویسم. سعی میکنم تا جایی که ذهنم یاری میکنه بنویسم.                                              &n...
1 اسفند 1394

یه روزبهاری تو زمستون با شایلین

سلام به همه دوستان خوبین ؟ ماهم خوبیم خداروشکر .بالاخره بعد یه مدت طولانی ( البته برای خودم ) تونستم بیام و وب دخترم رو آپ کنم .. خیلی دلم می خواد تند تند بیام و براش مطلب بنویسم تو اینجا براش حکم دفتر خاطرات مجازیش رو داره و برای مامانی خیلی مهمه که همه خاطرات دخترش رو بنویسه. امروز جمعه 2 بهمن 94 درست در پانزدهمین روز از 29 ماهگی دخترم رفتیم پارک ساحلی ( علی کله ) امروز اونقدر هوا عالی و بهاری بود که تصمیم گرفتیم  برای ناهار بریم . جای همه دوستان خالی اونقدر همه چیز خوب بود که ادم احساس میکرد تو دومین ماه از فصل بهار نه زمستان ... چنان سبزه های خوشگلی تو پارک سبز شده بود که جون تازه ای به ادم میدادن. خلاصه اینکه از بدو ورود شیرینک ...
2 بهمن 1394