شایلین قندی با رفقا (2 )

فرشته کوچولویم ، عسلک شیرینم ، تمام هستیم

این پست مربوط به 16 ماهگیت ( از سری بازیهای ظهر زمستونی شایلین ) که با تاخیر فراوان نوشته میشه ببخشید عزیزم این روزا مامانی سرش یکم شلوغه فرصتی براش نمیمونه که تا بیاد برات بنویسه وگرنه تا الان سعی کردم مطالب ماهگرد هاتو به موقع بنویسم تا چیزی از قلم نیفته .حالا اول کار می خوام یکم از کارها و شیطنت های 16 ماهگیتو تا اونجایی تو ذهنم مونده برات بنویسم بعد بریم سراغ عکس بازی هات.

جونم واست بگه گلکم ماشالله روز به روز شیطونتر و کنجکاوتر میشی دیگه هیج جایی از دست شما در امان نیست دوست داری به همه جا سرک بکشی از وسایل روی میز بگیر تا گوشه کنار ها .تا یه چیز به چشمت میخوره دوست داری بگیری دستت باهاش بازی کنی برات هم مهم نیست اون وسیله مناسب سنت نباشه یا حتی برات خطرناک باشه اگر هم بهت ندم شروع میکنی به گریه   اون موقع هست که مامانی دست به دامان هاپو کوچولو میشه و ازش میخواد اون وسیله رو با خودش ببره ، در اون لحظه دیگه ساکت میشی و میگی " هاپو " " برد " و میری دنبال سرگرمی جدید. دایره واژگانت بیشتر و تلفظت بهتر شده ( تو پست قبلی تمام کلماتی رو که میگی رو نوشتم ) منظورتو در  بیشتر مواقع متوجه میشم که چی می خوای یا چی میگی . به تبلیغات تلویزیون و سی دی حیوانات از سری بی بی انیشتن علاقه خاصی داری خصوصا صبح ها که از خواب پا میشی دوست داری اول از همه سی دی مورد علاقه تو ببینی و شروع میکنی به گفتن " سی دی " " باز "بعدش هم میای دراز میکشی رو بالش و نگاش میکنی ، هر موقع هم آهنگش شروع میشه تو هم چند ثانیه قبلش بلند میشی و شروع به رقصیدن میکنی ( البته با مدل معروف خودت ) دیگه کاملا حفظ کردی که کجا آهنگ پخش میشه .کلمات مبوط به محصولات مزرعه رو که تلفظ میشه رو میگی الهی مامان قربون اون شیرین زبونی هات بره که خیلی بامزه میگی "هویج ". 

از غذا خوردنت هم باید بگم که خوبه خداروشکر بد نیست البته این وسط روزهایی هستن که میلی نداری و با مامانی واسه خوردن همکاری نمیکنی اونوقته که مامانی باید هرکاری بکنه تا شاید نازگل خانم یه قاشق غذا بخوره ، بیشتر غذاهارو دوست داری( مثل آش ، سوپ ، کباب ، جوجه کباب، ماهی ، پلو و خورشت ، کوکو سیب زمینی ،کتلت ،آبگوشت ،ماکارونی ، املت و .....) از مخلفات به ماست ، زیتون و سالاد شیرازی ( بدون پیاز )، از نوشیدنی ها هم به دوغ و شیر موز علاقه خاصی داری . 

اسامی اعضای بدنت رو میدونی و وقتی ازت میپرسیم که چشمت کو ؟ بهمون نشون میدی

با عروسکهات و اسباب بازی هات بیشتر اخت شدی  و زمان بیشتری باهاشون سرگرم میشی .از صبح تا شب با کل اسباب بازیهای بوفه ات بازی میکنی و امکان نداره یکیشون رو از قلم بندازی .یه موقع هایی میبینم یه گوشه نشستی و عروسکتو گذاشتی جلوت داری باهاش حرف میزنی اونم به زبون خودت ( اون کلماتی رو که یاد گرفتی واسش میگی یا بغلش میکنی و لالایی میخونی ) چیدن لوگوها و برج قورباغه تو هم خیلی دوست داری .

خب اینم  از کارها و شیطنت های 16 ماهگیت شیرینک مامان که تو چند پست برات نوشتم . 

یه ظهر زمستونی و یه دختر کوچولوی شیطون ،خسته و بی حوصله از بازیهای اون روزش یه گوشه میشینه و به اینور و اونور نگاه میکنه و تا یه سوژه جدید واسه بازی و کنجکاوی پیدا کنه .اول از همه یه سری به اتاقش میزنه در بدو ورود چشمش به عروسکهاش میفته و دلش واسه اونا در یک ثانیه تنگ میشه و زودی میره طرفشون و به هر طریق ممکن سعی میکنه از بوفه بکشدشون پایین و صد البته اونایی که بزرگ هستن و بالای کمد و بوفه جاخوش کردن به کمک مامانی میاد پایین . بعد اینکه مطمن شدیم هیچ عروسکی تو کمد و بوفه باقی نمونده ( اونایی که اجازه بازی کردن باهاشون رو داریم ) شروع به بازی کردن میکنیم اول از همه تو یه ردیف میچینیمشون  و نگاهی بهشون میکنیم بعد شروع میکنیم یکی یکی بغلشون کنیم و باهاشون صحبت کنیم خیلی هم ازشون بدمون بیاد شروع به کشیدن دست و پا و پرت کردنشون به اطراف میکنیم تا به این طریق عصبانیت و خستگی مون رو بهشون نشون بدیم. 

نه اینم نشد باید یه فکر دیگه ای واسه سرگرم کردنمون بکنیم  سعی میکنیم دوباره یه نگاه دقیقی به اتاق بیندازیم تا شاید سرگرمی مورد نظر پیدا بشه .......آهان پیدا کردم   روروئکم   چند ماه همین جوری یه گوشه اتاق بلا استفاده مونده ، چرا تا حالا به فکرم نرسیده بود باهاش بازی کنم میتونم باهاش صخره نوردی بکنم ( از نوع نی نی کوشمولی ) ( فکرشو بکنین یه بچه 16 ماهه بخواد از روروئکش برای کاربری غیر خودش استفاده بکنه ، چه بلاهایی که می خواد سرش بیاره بهتره خودتون ادامه رو بخونین   )

اول میکشمش یه گوشه اتاق نزدیک عروسکهام تا در حد امکان به همه چی دسترسی داشته باشم. بعد می ایستم روی پایه اش و پامو میبرم بالا و سعی میکنم برم رو صندلیش بشینم به هر طرق ممکن میشینم توش و حسابی ذوق زده میشم و برای خودم دست میزنم   یکم با اسباب بازی های نصب شده روی رورئک سرگرم میشم و روشون مهندسی انجام میدم اعم از جنس و مقاومت در برابر شکستگی از طرق پرت کردن روی زمین و .... بعد شروع میکنم روی صندلی بالا و پایین پریدن اونقدر هم محکم اینکارو میکنم که فکر نکنم کارخانه سازنده اش موقع تست مقاومت صندلی همچین کاری رو کرده باشه  اما بنده از همینجا اعلام میکنم رورئکهای مارک good baby از لحاظ کیفیت ساخت بدنه و پارچه و مقاومت در برابر ضربه عالی هستن ( این تجربه مامانیم که بعد چند ماه استفاده متوالی و وارد کردن انواع و اقسام ضربه به این رورئک  بیچاره از طرف بنده بدست اومده ) .

بله دیگه اینچنین هست که شیطونک خانم بعد کلی بازی وقت ناهارش میرسه ، غذاشو با اشتها میخوره و بعدش با لالایی به خواب شیرین میره  خوابهای خوب ببینی فرشته کوچولوی من   

                                            اینم از شرح تصویری ماجرا