شایلین جونشایلین جون، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره
پیوند بهار دلهامونپیوند بهار دلهامون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

فرشته تابستونی من

فصلی نو در دنیای کودکم ( 25 ماهگی )

دلم می خواهد تمام بودن هایت را با همین وضوح و زیبایی ثبت کنم خوابیدنت .......نشستنت ......نگاه کردنت و خنده ات ...... دلم می خواهد به تمام تعداد خنده هایت ، خنده ثبت شده در عکسی باشد به تعداد تمام خواب هایت تصویری از چهره غرق در خوابت به تعداد ثانیه به ثانیه از بودنت یادبودی نگه دارم تا هیچ وقت دلتنگ نشوم برای اینگونه خوابیدنت ، اینگونه خندیدنت ،                       اینگونه حرف زدن و دویدن و فکر کردنت                  &n...
29 مهر 1394

پیش به سوی استقلال ( 24 ماهگی)

این  روزها با وجود مشغله های زیاد مامانی و دختر وروجک و سرشار از انرژی اش که فضای خانه را مانند بمب می ترکاند زمان زیادی برای انجام کارهای جانبی نمی ماند . اما مت مادر همچنان بر سر عهد و پیمان خود برای ثبت خاطرات  و  شیطنت های پرنسس  کوچولو م پا برجا هستم و هستم . دختر نوپا و آرام  دیروز من امروز کودکی سزشار از هیجان و بازیگوشی  او انرژی  مضاعف شده  است  (  به قول دکترت  بچه ها  نیروگاه هسته ای  هستن  کوچکترین ماده غدایی  که وارد  بدنشون میشه تا  آخرین  مولکولش رو میسوزونن  و انرژی بدست میارن  ) که  انگار خستگی  و استراحت &nbs...
24 شهريور 1394

دختر کالسکه سوار

قبل گذاشتن عکسها همون طور که گفته بودم میخواهم یه مطلب در مورد کالسکه سواری  نازگل مامان بگم : یکی یدونه مامان از همون روزهای اول تولدت علاقه ای به نشستن تو کریر نداشتی و به محض گذاشتنت شروع به گریه و دست و پا زدن میکردی یعنی که برداریمت    متاسفانه زیاد نتوستیم از کریر استفاده کنیم به جز در مواقع خوابیدنت وگرنه تو بیداری که اصلا ......   بعد اینکه کمی بزرگتر شدی نوبت به استفاده از کالسکه شد گفتیم شاید حالا که 7- 8 ماهه شدی و میتونی خودت بشینی و اطرافتو ببینی شاید علاقه پیدا کنی که بشینی اما زهی خیال باطل ......!   چی فکر میکردیم چی شد خانم کوچولومون تو این مورد هم قصد همکاری باهامون نداشت و اصلا از کا...
13 شهريور 1394

ویروس تابستونی

مربای خوشمزه مامانی ، همه وجودم نفسم روز چهارم شهریور 94  در 1سال و 11 ماه و 17 روزگی دچار یه بیماری ویروسی شدی که تا الان که دارم این پست زو مینویسم ادامه داره و هنوز خوب نشدی. مثل اینکه طبق یک قرار نانوشته هر سال تابستون باید دچار یه بیماری ویروسی بشی که حسابی هم خودت رو اذیت میکنه وهم مامان و بابایی رو دل نگرون                                                         ...
9 شهريور 1394

روز خوب تو شهربازی

شیرین زبونم ، دختر زیبایم تو این روزهای بلند و گرم تابستون بعضی روزها که حوصله ات سر میره میریم شهربازی . وقتی ازت میپرسیم داریم کجا میریم شروع میکنی به گفتن ماشین سواری ، پارک ، سوسره ،تاب تاب ، تاتان خلاصه که عاشق پارک رفتنی تا اسمشو میاریم بدو میری طرف در تا کفشهاتو بپوشی و بری. بهتره بقیه گردش رو به روایت تصویر ببینین.                                                      &nbs...
30 مرداد 1394